مقاله پژوهشی
راضیه سیابانی؛ کیوان کاکابرایی؛ حسن امیری؛ سعیده حسینی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 12 دی 1403
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر کاهش خشم دانش آموزان نوجوان در دوران کرونا ویروس انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. 30 دانش آموز نوجوان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شکل گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر کاهش خشم دانش آموزان نوجوان در دوران کرونا ویروس انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. 30 دانش آموز نوجوان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شکل گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه کنترل). برنامه آموزش حل مسئله در 10جلسه یک ساعته بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. سپس با استفاده از پرسشنامه ای خشم چند بعدی دانش آموزی اسمیت، فورلانگ، باتس و لاگلین (1998)، میزان خشم افراد شرکت کننده در مراحل پیش آزمون- پس آزمون – پیگیری سنجیده شد. داده های پژوهش از طریق روش تحلیل اندازه گیری مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد میانگین نمرات شرکتکنندگان در خشم و زیر مقیاسهای آن در مرحله پسآزمون در مقایسه با مرحله پیشآزمون در تجربه خشم، مقابله مثبت و نگرش خصمانه تفاوت معنادار، اما در خرده مقیاس مقابله مخرب تفاوت معنادار نبود. همچنین بین نمرات پسآزمون و پیگیری در تمامی زیر مقیاسهای خشم دانش آموزان در گروه آزمایشی تغییر چشمگیری حاصل نشد، که بیانگر ماندگاری معنادار تغییرات حاصل از آموزش حل مسئله در مرحله پیگیری بود. یافته های این پژوهش نشان داد آموزش حل مسئله بر کاهش خشم دانش آموزان نوجوان در دوران کرونا ویروس اثربخش بوده است.
مقاله پژوهشی
علی عموزاده لیچائی؛ علی اکبر ارجمندنیا؛ سوگند قاسم زاده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 26 دی 1403
چکیده
کودکان با ناتوانی یادگیری اغلب مشکلاتی در ابراز هیجان دارند و نظام خانواده را تحت تاثیر قرار می دهند و تغییرات مهمی در عملکرد والدین به وجود می آورند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی برنامه والدگری مثبت بر خودکارآمدی ماداران کودکان با ناتوانی یادگیری و ابراز هیجان در این کودکان بود. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- ...
بیشتر
کودکان با ناتوانی یادگیری اغلب مشکلاتی در ابراز هیجان دارند و نظام خانواده را تحت تاثیر قرار می دهند و تغییرات مهمی در عملکرد والدین به وجود می آورند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی برنامه والدگری مثبت بر خودکارآمدی ماداران کودکان با ناتوانی یادگیری و ابراز هیجان در این کودکان بود. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مقطع ابتدایی شهر رشت و مادران آنها در سال تحصیلی 99- 1398 بود که از این میان 290 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بر حسب شرایط ورود به پژوهش بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(14=N) و گواه (15=N) جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (2011)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر(١٩٧٢)، تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان گراس و جان(2003) و نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلرکودکان (2003) استفاده شد. برنامه والدگری مثبت در طول8 جلسه به مدت یک ماه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که والدگری مثبت بر خودکارآمدی مادران کودکان با ناتوانی یادگیری مؤثر بود. همچنین یافته های تحلیل کواریانس نشان داد که والدگری مثبت بر ابراز هیجان کودکان با ناتوانی یادگیری در گروه آزمایش بهطور معنیدار مؤثر بود(01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که برنامه والدگری مثبت از طریق برقراری ارتباط موثر میان والدین و کودکان، باعث بهبود عملکرد مادران و کودکان با ناتوانی یادگیری می شود.
مقاله پژوهشی
علی عموزاده لیچائی؛ علی اکبر ارجمندنیا؛ سوگند قاسم زاده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 26 دی 1403
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تأثیر والدگری مثبت بر سبک فرزندپروری و تنظیم شناختی هیجان ماداران کودکان با ناتوانی یادگیری بود. این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری مقطع ابتدایی شهر رشت و مادران آنها در سال تحصیلی 99- 1398 بود که از این میان 29 نفر با روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تأثیر والدگری مثبت بر سبک فرزندپروری و تنظیم شناختی هیجان ماداران کودکان با ناتوانی یادگیری بود. این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری مقطع ابتدایی شهر رشت و مادران آنها در سال تحصیلی 99- 1398 بود که از این میان 29 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو ، تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه شیوههای فرزندپروری ارجمندنیا استفاده شد. برنامه والدگری مثبت در 8 جلسه یک ماهه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس استفاده شد که نشان داد که والدگری مثبت بر شیوه فرزندپروری و تظیم شناختی هیجان مادران کودکان با ناتوانی یادگیری مؤثر بود (01/0>P). یافتههای پژوهش حاکی از آن که برنامه والدگری مثبت از طریق برقراری ارتباط موثر میان والدین و کودکان، باعث بهبود سبکهای تربیتی مادران کودکان با ناتوانی یادگیری و تنظیم شناختی هیجان آنها میشود.
مقاله پژوهشی
لادن جاویدان؛ سیدحسین سیادتیان آرانی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 26 دی 1403
چکیده
اختلال اتیسم یک اختلال تحولی- عصبی است که از ویژگیهای اصلی آن عدم تکلم،ارتباطگیری و کاهش تعاملات اجتماعی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بهبود نشانههای کلامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با استفاده از حیوان درمانی و بررسی اثربخشی این روش درمانی بر بهبود کلام کودکان اتیسم در شهر تهران بود. مداخله حاضر به صورت مورد منفرد تنظیم ...
بیشتر
اختلال اتیسم یک اختلال تحولی- عصبی است که از ویژگیهای اصلی آن عدم تکلم،ارتباطگیری و کاهش تعاملات اجتماعی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بهبود نشانههای کلامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با استفاده از حیوان درمانی و بررسی اثربخشی این روش درمانی بر بهبود کلام کودکان اتیسم در شهر تهران بود. مداخله حاضر به صورت مورد منفرد تنظیم شد. شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از میان کودکان با اختلال طیف اتیسم انتخاب گردید. شرکت کننده طی 5 جلسه و با استفاده از پرسشنامه تشخیص اتیسم گارس(2) که توسط گیلیام(1995) تهیه شد مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مداخله با استفاده از حیوان (خرگوش) در 15 جلسه به صورت انفرادی صورت گرفت و مجددا در 5 جلسه پیگیری انجام شد. نتایج نشان داد که طی تحلیل دیداری، نمودار دادهها براساس شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخلهی مورد نظر بر بهبود کلام کودک با اختلال اتیسم اثربخش بود. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد حیوان درمانی برای کودکان با اختلال طیف اتیسم منجر به بهبود نشانههای کلامی آنها میشود. از این رو میتوان از حیوان درمانی به عنوان یک روش درمانی در بهبود کلام کودکان مبتلا به اتیسم استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
روح الله فتح آبادی؛ سحر بدری بگه جان؛ تهمینه حسینی؛ آرزو اسماعیلی کرکوندی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 26 دی 1403
چکیده
مادران کودکان فلج مغزی در مراقبت از کودک خود با مشکلاتی همچون اضطراب و افسردگی مواجه میشوند. به همین دلیل آنها به مداخلاتی نیاز دارند تا بتوانند نیازهای خود را در حین مراقبت از فرزند خود برطرف نمایند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان فلج مغزی بود. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با ...
بیشتر
مادران کودکان فلج مغزی در مراقبت از کودک خود با مشکلاتی همچون اضطراب و افسردگی مواجه میشوند. به همین دلیل آنها به مداخلاتی نیاز دارند تا بتوانند نیازهای خود را در حین مراقبت از فرزند خود برطرف نمایند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان فلج مغزی بود. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان فلج مغزی شهر تهران در سال 1401 بود. از بین جامعه هدف 20 مادر کودک فلج مغزی دارای پرونده در موسسه خیریه خدماتی حمایتی حیات ارغوانی تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر اساس ملاکهای ورود به عنوان حجم نمونه انتخاب و در 2 گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) به شیوه تصادفی جایدهی شدند. در ابتدا هر دو گروه توسط پرسشنامهی افسردگی بک (1967) و پرسشنامه اضطراب بک (1970) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جلسات رفتاردرمانی دیالکتیکی در 12 جلسه 90 دقیقه ای طی 4 هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. در پایان هر دو گروه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب کاهش افسردگی (۰۵/0>P ) و اضطراب ((۰۵/0>P) مادران کودکان فلج مغزی شده است. با توجه به این یافتهها متخصصان میتوانند با استفاده از رفتاردرمانی دیالکتیکی در بهبود شرایط زندگی کودکان فلج مغزی و والدین آنها گامهای موثری بردارند.
مقاله پژوهشی
علی عموزاده لیچائی؛ رقیه کریمی لیچاهی؛ مائده منصورپور
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 26 دی 1403
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزش یادگیری اجتماعی هیجانی بر خودپنداره کودکان نارساخوان انجام شد. طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان پایه سوم تا ششم ابتدایی شهر رشت در سال 1397 بود که از این میان نمونه ای به حجم 20 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزش یادگیری اجتماعی هیجانی بر خودپنداره کودکان نارساخوان انجام شد. طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان پایه سوم تا ششم ابتدایی شهر رشت در سال 1397 بود که از این میان نمونه ای به حجم 20 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودپنداره، نارساخوانی نما ، مقیاس هوشی وکسلر کودکان استفاده شد. برنامه آموزش یادگیری اجتماعی هیجانی در طول شش جلسه و به مدت یک ماه بر روی گروه آزمایش اجرا شد.نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش یادگیری هیجانی اجتماعی بر تمامی مولفه های خودپنداره به طور معناداری موثر بوده است (٠٫٠٠١p<).با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی موجب بهبود خودپنداره در کودکان نارساخوان شده است.