مقاله پژوهشی
مطالعات اثربخشی
روح الله فتح آبادی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ سعید رضایی
دوره 1، شماره 3 ، خرداد 1404، صفحه 1-9
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر برنامه آموزش بازیهای مشارکتی بر رفتارهای کلیشهای کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان پسر در محدوده سنی 8 تا 12 ساله با اختلال طیف اتیسم مراکز درمانی، توانبخشی و آموزشی شهر تهران در سال 1397 بود. از ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر برنامه آموزش بازیهای مشارکتی بر رفتارهای کلیشهای کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان پسر در محدوده سنی 8 تا 12 ساله با اختلال طیف اتیسم مراکز درمانی، توانبخشی و آموزشی شهر تهران در سال 1397 بود. از این میان 20 کودک پسر با اختلال طیف اتیسم با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (10نفر) و کنترل (10 نفر) به شیوه تصادفی جای دهی شدند. برای ارزیابی رفتارهای کلیشهای از مقیاس تجدید نظر شده رفتار تکراری (RBS-R، بودفیش و همکاران، 2000) استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقهای در طول 2ماه برنامه آموزش بازیهای مشارکتی را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل چنین برنامه آموزشی را دریافت نکردند. در پایان مجددا هردوگروه آزمایش و کنترل مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه آموزش بازیهای مشارکتی موجب کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال طیف اتیسم شد. بنابراین به متخصصان و بازی درمانگران پیشنهاد میشود بازیهای مشارکتی را در برنامه توانبخشی و آموزشی کودکان با اختلال طیف اتیسم به کار گیرند.
مقاله پژوهشی
مطالعات اثربخشی
احمد به پژوه؛ مهین سهرابی؛ زهرا کرمی؛ سیده زهرا سیدنوری
دوره 1، شماره 3 ، خرداد 1404، صفحه 10-20
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش صنایعدستی بر بهبود حرمت خود نوجوانان کمتوان ذهنی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. نمونهای شامل 30 دانشآموز دختر کمتوان ذهنی آموزش پذیر 18 تا 23 ساله شهرستانهای بهارستان و اسلامشهر، بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه ده نفری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش صنایعدستی بر بهبود حرمت خود نوجوانان کمتوان ذهنی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. نمونهای شامل 30 دانشآموز دختر کمتوان ذهنی آموزش پذیر 18 تا 23 ساله شهرستانهای بهارستان و اسلامشهر، بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه ده نفری شامل 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه حرمت خود (CSEI، کوپر اسمیت،1967) بود. آزمون آماری آنکوا نشان داد که آموزش صنایعدستی بر بهبود حرمت خود نوجوانان کمتوان ذهنی آموزش پذیر در دو گروه آزمایشی بهطور معناداری مؤثر بوده (05/0>P) و از طرف دیگر با توجه به میانگینهای محاسبهشده، مشخص شد آموزش ساخت سفال و ساخت زیورآلات به یکمیزان بر بهبود حرمت خود دانشآموزان کمتوان ذهنی تأثیر داشت. ضریب اتای محاسبهشده نشان میدهد که آموزش ساخت زیورآلات و سفالگری، 63 درصد از واریانس مربوط به بهبود حرمت خود دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر در گروه آزمایشی را تبیین میکند. به عبارت دیگر، 63 درصد از این بهبود حرمت خود دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر ناشی از آموزش ساخت زیورآلات و سفالگری بوده است. با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت آموزش ساخت سفال و زیورآلات شیوهای مؤثر برای بهبود حرمت خود نوجوانان کمتوان ذهنی است.
مقاله پژوهشی
زهرا موسی سروش؛ غزل سادات پورنسائی؛ میلاد سبزه آرای لنگرودی
دوره 1، شماره 3 ، خرداد 1404، صفحه 20-29
چکیده
هدف پژوهش بررسی اثربخشی موسیقیدرمانی مبتنی بر فعالیتهای ریتمیک بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. پژوهش از نوع نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان با اختلال هماهنگی رشدی مراجعهکننده به مدارس کودکان با نیازهای ویژه و مراکز توانبخشی شهرهای ...
بیشتر
هدف پژوهش بررسی اثربخشی موسیقیدرمانی مبتنی بر فعالیتهای ریتمیک بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بود. پژوهش از نوع نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان با اختلال هماهنگی رشدی مراجعهکننده به مدارس کودکان با نیازهای ویژه و مراکز توانبخشی شهرهای رامسر و تنکابن در سال ۱۴۰۳ بودند. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود، تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و گروه کنترل (۱۵نفر) قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیشآزمون، چک لیست رفتار کودک (CBCL، آخنباخ و رسکورلا، 2001) برای تمامی شرکتکنندگان اجرا شد. سپس جلسات موسیقی درمانی مبتنی بر فعالیتهای ریتمیک طی پنج جلسه یک ساعته در گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. دادهها از طریق روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که موسیقی درمانی مبتنی بر فعالیتهای ریتمیک بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی موثر بوده است (۰۵/0>p). از یافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که روش موسیقی درمانی مبتنی بر فعالیتهای ریتمیک بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی به عنوان روش موثر در مدارس کودکان با نیازهای ویژه و مراکز توانبخشی، قابل استفاده خواهد بود.
مقاله پژوهشی
اتیسم
لادن جاویدان؛ سیدحسین سیادتیان آرانی
دوره 1، شماره 3 ، خرداد 1404، صفحه 30-41
چکیده
اختلال اتیسم یک اختلال تحولی- عصبی است که از ویژگیهای اصلی آن عدم تکلم،ارتباطگیری و کاهش تعاملات اجتماعی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بهبود نشانههای کلامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با استفاده از حیوان درمانی و بررسی اثربخشی این روش درمانی بر بهبود کلام کودکان اتیسم در شهر تهران بود. مداخله حاضر به صورت مورد منفرد تنظیم ...
بیشتر
اختلال اتیسم یک اختلال تحولی- عصبی است که از ویژگیهای اصلی آن عدم تکلم،ارتباطگیری و کاهش تعاملات اجتماعی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بهبود نشانههای کلامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با استفاده از حیوان درمانی و بررسی اثربخشی این روش درمانی بر بهبود کلام کودکان اتیسم در شهر تهران بود. مداخله حاضر به صورت مورد منفرد تنظیم شد. شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از میان کودکان با اختلال طیف اتیسم انتخاب گردید. شرکت کننده طی 5 جلسه و با استفاده از پرسشنامه تشخیص اتیسم گارس(2) که توسط گیلیام(1995) تهیه شد مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مداخله با استفاده از حیوان (خرگوش) در 15 جلسه به صورت انفرادی صورت گرفت و مجددا در 5 جلسه پیگیری انجام شد. نتایج نشان داد که طی تحلیل دیداری، نمودار دادهها براساس شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخلهی مورد نظر بر بهبود کلام کودک با اختلال اتیسم اثربخش بود. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد حیوان درمانی برای کودکان با اختلال طیف اتیسم منجر به بهبود نشانههای کلامی آنها میشود. از این رو میتوان از حیوان درمانی به عنوان یک روش درمانی در بهبود کلام کودکان مبتلا به اتیسم استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
آموزش مثبت اندیشی
مرضیه درخشان
دوره 1، شماره 3 ، خرداد 1404
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش رفتار مهربانی بر بهبود مهارتهای ارتباطی و نشانههای افسردگی سوءمصرف کنندههای مواد بود. روش پژوهش با طرح نیمه آزمایشی و بهصورت پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعهٔ آماری پژوهش، افراد سوءمصرف کننده مواد در مرکز سپهر شهر اصفهان در 1398 بود. نمونه پژوهش 26 نفر سوءمصرف کننده مواد، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش رفتار مهربانی بر بهبود مهارتهای ارتباطی و نشانههای افسردگی سوءمصرف کنندههای مواد بود. روش پژوهش با طرح نیمه آزمایشی و بهصورت پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعهٔ آماری پژوهش، افراد سوءمصرف کننده مواد در مرکز سپهر شهر اصفهان در 1398 بود. نمونه پژوهش 26 نفر سوءمصرف کننده مواد، بودند که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برنامه آموزشی رفتار مهربانی در طی 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و افراد گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه افسردگی بک(BDI, 1996) و مقیاس مهارتهای ارتباطی ماتسون (MRKS, 1986) استفاده شد. نتایج تحلیل کورایانس نشان داد که در گروه آموزش رفتار مهربانی نسبت به گروه کنترل نمرات مهارتهای ارتباطی افزایش و نشانههای افسردگی کاهش یافت(P<0.01). بنابراین، برنامهٔ آموزش رفتار مهربانی میتواند بهعنوان یک برنامه پیشگیری از اعتیاد و مکمل درمان سوءمصرف در کنار سایر برنامههای آموزشی مورداستفاده فعالان در این حوزه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
شفقت به خود
فرزین باقری شیخانگفشه؛ خزر تاج بخش؛ عباسعلی حسین خانزاده
دوره 1، شماره 3 ، خرداد 1404
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین درمان شناختی-رفتاری بر جهتگیری منفی، حساسیت اضطرابی، و شفقت به خود بیماران مبتلاء به فیبرومیالژیا انجام شد. روش پژوهش شبههتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا مراجعهکننده به کلینیکهای درد شهر رشت در سال 1403 بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین درمان شناختی-رفتاری بر جهتگیری منفی، حساسیت اضطرابی، و شفقت به خود بیماران مبتلاء به فیبرومیالژیا انجام شد. روش پژوهش شبههتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا مراجعهکننده به کلینیکهای درد شهر رشت در سال 1403 بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند تعداد 36 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (18 نفر) و گروه گواه (18 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جهتگیری منفی به مشکل (NPOQ، روبیچاد و داگاس، 2008)، شاخص حساسیت اضطرابی-سه (ASI-3، تیلور و همکاران، 2007)، و مقیاس شفقت به خود (SCS، نف، 2003) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. درمان شناختی-رفتاری به طور معنیداری باعث کاهش جهتگیری منفی (57/71=F)، عامل جسمانی (17/64=F)، عامل شناختی (44/59=F)، عامل اجتماعی (43/82=F)، و افزایش شفقت به خود (10/39=F) بیماران مبتلاء به فیبرومیالژیا شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بهطور معناداری موجب کاهش جهتگیری منفی و حساسیت اضطرابی و افزایش شفقت به خود در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا شد. این یافتهها بیانگر اثربخشی این رویکرد در بهبود مؤلفههای روانشناختی مرتبط با درد مزمن است.